یک:

عسل چشم های تو بود که قسمت من نشد هرگز ...

دلم گرفت که دیدم ...یارتو اصلا دست ندارد!!!

دو:

سوخت آن نامه های الکترو نیکی ...توی روز روشن ...

و هیچ کس ندانست این فاجعه ...از سو ختن من بد تر بود ...

سه:

می دویدی و اتش تورا با خود می برد ...

من در کویر سردم بود ولی نمی توانستیم ...در آغوش هم باشیم !!!

چهار:

بوسه ات از روی پیراهن من پاک نشد ...

نامت زلیخاست ولی مثل زلیخا ...لب هایت را پاک نکرده بودند !!!


پنج:

دریاچه ها در اسارت خشکی می میرند ...

وما برای حفظ محیط زیست ...تلاش می کنیم که این اتفاق حتما بیفتد !!!

شش:

مزار شش گوشه ات تنم را برد و روحم را نگاه داشت ...

من تن به روح داده بودم ...دیگر روحم مال تو ...

هفت:

دررا باز کردم و تو خیس اب گریه می کردی ...

غرورت را حوض چه ی آسفالت ...لکه دار کرده بود !!!

هشت:

ترامپ را اگر بکشند پس کندی چه می شود؟

چرا باید تن بعضی ها در گورهم بلرزد؟!!!


نه:

بنز در تعقیب پراید رسید سر کوچه ...

پراید رد شد و بنز نرفت ...

افسران پلیس پیاده شدند و ماشه را کشیدند!!!

ده:

دنیا کوچولوئه ...اندازه ی سیبه ...اندازه ی هلوئه ....بعضی ا طبق تربیت ...توی یه بشقاب چینی با چاقو خردش می کنن و بعد می خورن و بعضی ا یه جا می ذارن تو دهن شون ...

به نظر شما تو این دو تا مثال ثروتمند و فقیر قضیه کجا ان ؟....

یازده:

عشق بعضی ا به بعضی ا :میمون کثافت یعنی انقدر خری که نمی فهمی دوست دارم ...

عشق بعضی ا به بعضی ا :عزیزم! ساعت هشت شب ساعت عشق مونه ...براهم عشق بفرستیم؟آی لاو یو !!!

"کلا کلاس خیلی مهمه ...خیلی خیلی آآآآآآآآآآآآآ.....اصلن درحد یه وضعی "

دوازده :

ممنون!"همین "