یک:
پرنده ای که قفس نداشت...عاشق شد !!!
دیگر پرنده های درقفس خوشحال بودندکه ...عاشقی " خریت " است!
دو:
بند رخت هم نشدی ای نسیم صبح ...
که لباس های او...روی دست های تو ...میل به آفتاب کنند !
سه:
شهر گریه کرد ...
ولی کسی به خیالش نیامد...
بعضی بزرگ ها...درددارند و دیگران فکرشان خراب است !!!
چهار:
فیروزه ازتخم چشم تو...بها گرفت !
خریده ام ...آبی سبزش را به قیمت تاج و تخت او...
پنج:
دریای عشق تو را کام گرفته است رگم!
که خون تورا زنده ام ...آشنای غریب ...یارضا(ع)
شش:
دریا سکوت کرد که لنگرکند دلش ...
آواره گی دریا ...ازسوختن درکویر بدتراست !!!
هفت:
رضایت بده رضا که بیایم رها شوم ...
تاکی اسیر باشم به زنجیر زندگی ...
هشت:
حالا به دست چپ بزنم زنگ خانه ات ؟
چپ دست ها ...هوش بالا یشان پای دل نمی رود !
نه:
پراید عزیزم را بعد مرگ نفروشید ...
عین پیکان و رنو وژیان و بنزو پژو و اینها که درگاراژاست ...
به نوه ام بگویید همه را نوسازی کند ... وگاهی درشهر براند...!
ده :
باید قدر خانه و زندگی مان رابدانیم ...
درشهر تهران یک شب لردی خوابیدن و زندگی کردن دریک هتل بین 100000تا 6500000که تا یک ملیون هم می رسد ...خواهرم بساز!!!
مطلب ببند ...آن چشم های باز...فلک! شمارو مطالعه کردم بسیار مفید بود.
من کارشناس فروش شرکت تبلیغاتی پارت چاپ هستم اگر روزی به ما نیاز داشتین در زمینه آگهی و چه کارهای چاپی خوشحال میشیم کمکتون کنیم
این آدرس سایت ماست:
www.partchap.ir
اینم شماره تماسمون:
02188756411