یک:
تلگرام بزن من قدیمی هستم...
یار قدیم ...بلد نیست امکانات جدید...
دو:
دهان که بازکنی ...شهر داستانم را...فهمیده و نفهمیده می گوید...
مواظب باش !چه می گویی: خطا روی گردن توست!
سه:
بعضی ا ...لب دریا با قلیونشون ...
بعضی ا کنارمیدون شدن تاکسی ...
ببین پنج شنبه ...تا پنج شنبه چقدر فرق داریم !
چهار:
بیژن ...منیزه را دیگر نمی شناسد ...
دست برقضا ...زمان دراینستاگرام دیگر مطرح نیست !
پنج:
تو ازکلبه ی جنگلی یک تبر برداشتی ومن یک سبد ...
تو...همیشه نگران سرماهستی و من نگران گرسنگی ...
"او" می خندد باید نگران آینده باشد ...
که برای همیشه دراین فضا نمانیم !
شش:
سرم به زانوی تو قسم می خورد ...
که مرد بودی و نشستی به پای من!
هفت:
بهار کوچه راشست و داشت می رفت...
که من با پاشنه ی تخم مرغی لیزخوردم و...او خندید...
هشت:
نوح ...
باور نکرده باشد حرف خدای را...
آفتابی بودن آسمان آتهم ...چندماه پی ا پی می گوید...
باارن سیل آسا در راه است...
نه:
پراید قشنگم رو خط میندازی و میری ...
می شناسمت کی هستی ...
بمیر ازحسودی ...
داریم تو محلتون خونه می خریم !...
ده:
از کودکی دختربودم....ووقتی بزرگ شدم ...با دخترها سروکارداشتم...
از15 ساله تا7ساله ...از0ساله تا20ساله ...
دنیای عجیبی ست ... یک موضوع بزرگ در مورد دخترها " هیس " است ...
ویک موضوع دیگر " بغض " ...
جان کنده ام و بازهم می کنم برای دخترها...
چون دراین کار مرد شده ام می گویم ...
دردها ورنج های دوره ی قدیم دیگر مطرح نیست!
فرهنگ وتمدن خیلی عوض شده ...
اماخدای دخترها یک سوره دارد به نام " کوثر"...
دراین روز برای زنی که دردهای دخترهای این سرزمین را به تصویر کشیده....ادای احترام دارم :
" پوران درخشنده"
یازده:
خواهر...معصومه ای و بازهم تنی ...
چون یک تنه کنارمنی ...عشق این تنی ...
وفا به عهد کنم ...درکنار تو باشم ...بازهم...
بالاتر ازتنی و تو افسانه ی منی ...
مطلب انا عطیناک الکوثر... شمارو مطالعه کردم بسیار مفید بود.
من کارشناس فروش یه شرکت تبلیغاتی در زمینه چاپ هستم اگر روزی به ما نیاز داشتین خوشحال میشم کمکتون کنم
این آدرس سایت ماست:
www.partchap.com
اینم شماره تماسمون:
012-88756411