یک :
باران دلم را شکست وقتی ...تگرگ بود!
من آینه ای بودم که چهره ی تلخش را نشان می داد....(رود)!
دو:
سکوت یک لایه از درد دل هاست ...
بعدها می فهمی گرسنه بودی و نای خوردن حروف را نداشتی ....!
سه:
بلای ناگهانی ...عشق غریب توست...
سرمان را هم ازبدن جداکنی ... نمی فهمیم ... ای خدا!
چهار:
درد می آید و درمان...توکه نیستی ...
خراب می شوم چون عروسکی ...که باور ندارد انسان است !
پنج:
سوسک (یا همان سوکس) درهمه جای دنیا مشهور است ...
حتی در کلید های طلایی مصر قدیم !
اگر بگویم بعضی ها می خورندش تا با آینده فاضلاب ها هم گنی پیدا کنند ...باور می کنی ؟
شش:
به خیر قدمت ...نور تراشیده ایم ازالماس ...
نادرشاه بیا به هند...ما مسلمانیم !
هفت:
ما کمپیو تریم ... توباش برق ولتاژقوی!
فدای تو...که می روی با دگری...وما دیگر چه اطلاعاتی !
هشت:
... : کجاست یک حماسه از حماسه های قدیم ؟
---- :توچه می دانی ... دیگر فردوسی ها نیستند؟
نه:
پرایدمون باپورشه مون ... توی یه گارازبودن...
دزد اومد لامصب پراید مون رو برد...حالا مجبوریم ...یه پراید دیگه بخریم !
ده:
خدارا چه دیده ای ... هرچه باشد تمیزاست ازدنیا...پاک است و درنهایت سبحان است ....
نمی توانی بگویی نیست ...چون یک جا مچ ات را می گیرد و بالا می برد ویک جا همان
مچ ات را می گیرد و زمین می زند ...
ذکریا سبحان یعنی تو پاکیزه ای ... از هرچه ناپاکیست ...
(سبحان ربی الاعلی و بحمده)...
یازده:
برای مریم (س)...سنگین نبود عیسی (س)
جایی که صحبت ازخداست ... بارها سبک است...
دوازده:
من...سیده لیلا مددی ...اگربا حرف هایم دل کسی را آزرده ام ...معذرت ...
بیشتر دوستتان دارم چون گاهی بی نامید مثل گذشته من!...
مخلصم ...همین
.......................................................