یک:
ریسک بالا...سرمایه کم...
دیگرهرچه داشتم هم ببازم...قلب تو...مرااززندگی انداخته است!
دو:
گفتی :کجاست معرفتت بازهم بمان...
گفتم:میان پیشانی!سرنوشت بود شناخت شما!
سه:
مرگ ازکنارمن که می گذشت...خندید!
گفت:این یارتوست دگرمرگ برای چه؟
چهار:
لب های کوسه...جای بوسیدن ندارد!
انسان ها می روند زیر دریا...دلفین مگر کم است!
پنج:
ابراهیم هم اگر میان بیابان رها کند...
پیامبر بعدی اسماعیل...معجزه می آورد زمزم !...(خیال بد نکن)!
شش:
بادست های باز منتظرم ...یا امام عصر(ع)
این اختیار ازدست خدا گرفته ام...صبور می مانمت ...بیا....
هفت:
میان شهر...گدایان با کارت های بانکی روز روشن ...پول می گیرند...کجا؟لندن؟
فاگین بیچاره عمرش قد نداد...تهران را ببیند!
هشت:
رازدار بودیم ودهانمان قرص!
الان میان اینستاگرام درچالش ها...قلندر شده ایم و دیگر همه می دانند حتی چه می خوریم!
نه:
پراید میان جاده ی شمال ایستاد...
مگر می شود گذشت...ای صاحب ...جگرفروش پراست !
ده:
کشور زیبای ما ایران ...
شهر زیبای ما تهران...
کجای دنیا امامزاده صالح هست؟
تهران پراست از امامزاده های زیبا...
نگو که نمی روی ...ولی شاه عبدالعظیم کجاست؟
با دیواره های آینه کاری ...
قدم گاه مان بوی زیارت می گیرد ...
می رویم و خوش برمی گردیم ...
یازده:
ازخوانندگان محترم وبلاگ تشکر...دوستند و دوستی دوست داشتنی ست ....
http://img.tahapakhsh.ir/uploads/f/free-download-software/333647.gif