یک:
قلب یخی توآب شد...
وقتی که من ...درجوارماه ...تاخورشید می رفتم!
دو:
تنفس گیاهان درجنگل های آمازون صدا ندارد!
ولی صدای خود روهای یک شهر...آلودگی صوتی ست !
سه:
بیدار مانده ام...شب تمامی ندارد...
برای بیماری که...درمانش یک جمله ازتوست...
چهار:
قند می شوی و برای من می خندی ...
ترسم از دیابت است...توانسولین داری ؟!
پنج:
تیرگان بسوزیم وقطه قطره آب شویم...
آنوقت دریا چه می کشد وقت بخارشدن!
شش:
قول تو...یک دقیقه دوام داشت...
گفته بودی که ...دیگرغیبتی درکارنیست!
هفت:
درمان یک گل تعویض خاک است...
بیچاره امثال من...که پای درگل یک عشق داریم !
هشت:
ترجمه خطبه 186:
....وهمانا پس ازنابودی جهان ...تنها خدای سبحان باقی می ماند...
تنهای تنها ...که چیزی با اونیست ...آن گونه که قبل از آفرینش جهان چیزی با اونبود ...
نه زمانی ...نه مکانی ...بی وقت وبی زمان.
درآن هنگام مهلت ها به سرآید...سال ها وساعت ها سپری شود وچیزی جز خدای یگانه ی
قهار باقی نمی ماندکه بازگشت همه چیز به سوی اوست ......