یک:
دیدگانم را ببندم ...روی ماهت رانبینم ...
تو میان تیره گی ها هم...همان ماه منی !
دو:
به کشف دنیای جدیدی می رسم ...
ای خدا...صبرم بده !
رازهای چشم تو ... ناگفتنی ست ...
سه:
یوسف!نه اینکه به یعقوب حسادت کنم...
که...
به بوی تو بیناشد...
ولی بدان که من...هنوزنابینایم!
چهار:
برادران ابرها...به جان هم که بیفتند...
من وتو ...به عشق می رویم زیرباران ها!
پنج:
خراب شد دنیای عشق برسرمن...
تو ویار دگر دست به دست می رفتید ...
شش:
خواب من ...تعبیرشدنی نیست...
خودم می دانم ...که تو...فراترازواقعیت منی!
هفت:
باغچه یک درخت گردو داشت ...
مانرسیدیم و کلاغ ها جوجه هایشان را...
باگردو بزرگ کردند!
هشت:
بحران اشک!چشم نمی گرید ترا...
ازچشم رفته است دگر...سایه های تو...
نه:
جنگ به قتل کودکان که می رسد ... نشانه ی ضعف است ...مراقب باش !
ده:
السلام علیک یا امین الله ... فی ارضه...وحجته علی عباده ...السلام وعلیک یا
امیرالمومنین ...اشهدانک جاهدت فی الله حق جهاده و...........