یک:
درتوانم...نیست...خریدن خانه ی چشم های تو...
مستاجر... دست های گرم توام....
دو:
بیسواد بودم....
و...
درخواندن عشق...
عمری تو نوشتی که...مرا دوست میداری ومن...
نمی دانستم...
سه:
دوری ازتو...استرس...
آنقدر وسواسی ام کرد...
که دیگر...تکیه گاهم...قرص شد!
چهار:
سیاستمداری!
نمیگویی....نمیخواهم...
برای دل هم...
سپرده ذخیره.... مدشده!
پنج:
شب ها...به مناجات خدانگذشت... حیف!
آن که بیدارمن...ایستادبه صبح...
تنهاخدابود...
شش:
ازفردایک پست از نهج البلاغه... یارمن!