یک :

فردا را کسی ندیده است ...

که تو...

درهای آسمان را به وی من ... می بندی ...

دو:

کشف رازهای تو... کارسختی نیست ...

اما افشای راز عشق ...

کارچشم های من نیست ...

سه:

پروانه ... چه خبرداشت ...

که از دل شمع چه می گذرد ...

سوخت ... تا ... فهمید ...

چهار:

پند ازطوطی بازرگان ...

مرده ام درون قفس ...

تاتو کی آزادم کنی ...