یک/
گل روی شانه هایت
بی خبری
از پیراهنی که یاس یاس است
می گویم:
چقدر باید تحمل کنم؟
شانه هایت را بالا می اندازی ؛ یاس ها می رقصند
می گویی:
خب تحمل کن!
چه بیچاره ام از یاس روی شانه ات بگیر تا ....
آه!باورش سخت است!
دو/
چشم گلوله ایت ... یک لحظه شلیک شد !
هدف مغزم بود
جائی که سالها درد داشت ولی علتش معلوم نبود!
سه/
من زیر بار عشق که مردم
دنیای من می خواست دوباره برگردم
دنیا می خواست ثابت کند
که عشق تو ارزش زندگی مرا نداشت
وقتی باز گشتم
شکست خورده ای بیش نبودم
که نتوانسته بودم
به دنیا ثابت کنم , ارزش تو بیش از دنیای من بود !
چهار/
روحم
لا به لای ملافه های سفید
دنبال تو می گشت
خوابیده بودی و داشتی لبخند می زدی ...
پیدایت کردم
درخوابی که از عشق ات خنجر می خوردی
مداوایت کردم
ولی هرگز بعدبیدار شدن به یاد نخواهی آورد ...
جز خنجری که از عشق ات خوردی ....
و آری همه خواب بود ....
مگر او چنین می کرد؟
پنج/
نفر سوم همیشه گم است ...
همان که تو را می خنداند حتما
همان که تو را می گریاند
همان که رفته نیست
همان که سالهاست خواب است
همان که یک شب جوابش کردی
همان که راستی چرا زیبا نبود؟
همان که خوشبختی را برد
همان که نمی بینی ش اصلا
همان که اگر بود دنیا شکل دیگری بود ....
نفرسوم همیشه گم است
دنبالش می گردی
و لی خیلی خیلی ضعیف !
چون بهرحال عاشق نفر دومی
می فهمی !
شش/
مزار شش گوشه ات را یا حسین(ع) به عید آمده ام
به پای خسته ام ؛ حاجت روایم کن ...
....................................................................
سال نوو عید فطر هردو باهم روزهای شاد و خوبی رو براتون آرزو می کنم