یک:
میان زندگی من ... دست برقضا بودی...
قضای عشق نداشتم ... ولی غم تورا چرا ...چرا ...
دو:
از تو یاد گار ...خودم را نگاه داشته ام ...
چشم هایم می گویند ...: داستان رفتنت ...چرا چنین نبود !
سه:
دنبال عشقی دگر ... چنان رفته ای که دیگر اثرت نیست ...
اثراز تو چرا بایدم دگر ...
که من درتو گم شدم ...صدسال!

چهار:
بردیش ... بردیش ... مثل پنیری که از دهان کلاغ!
آه ای روبهک ...دیگرمد نیست!
کاش مثل طلا برده بودیش!...
مثل انگشتر نامزدی!
تا برگ برگ خاطراتم ...هم ...بسوزد!
پنج:
دوستت داشتم و باورش سخت بود ...
که سپید عاشق ...سیاه شود!
شش:
مزار شش گوشه ات جدای از تن من نیست ...
چسبانده ام به تن ... طلا طلا مزارت را

هفت:
بوسه هایم حرام نرفت ...خدایا شکر ...
تو برگشته ای که بگیری باز ...بوسه هایم را ...
هشت:
ترومپ!
آفرین به ایده های قشنگی که داشته ای ...
یکیش خرج درایران است و دیگر هیچ!...
نه:
مامان بنز:
پراید کلاهتو بذار سرت !هوا دیگه سرشده سرما می خوری!
پراید:
مامان !من هنوز کولر روشن می کنم !نگران نباش!
بابا پژو:
عزیزم می ترسی کلاه پراید رو کسی برداره؟می خای مطمئن شی؟!
بوگاتی:
پراید همین طوری کلاه همه ی مارو برداشته!خیالتون راحت!


ده:
رهبرم ...
روح آگاه ملت ما ... بیدار است ...
آن که خوابیده ...خواب می بیند ...

یازده:
مردم شریف خوزستان تسلیت ...
             تسلیت ...
    تسلیت ...

دوازده:
تولد دوتن از بزرگان هنر کشورمون ...جنابان آقایان :محمدرضا شجریان و ابراهیم حاتمی کیا ...مبارک ...
باید در دانشگاه های کشور جایگاهی برای این دونفر داشته باشیم ...از لحاظ بررسی شخصیت تا سبک و گفتار هنریشون ...
دو شخصیتی که با کمال فروتنی بین مردم گام برداسته اند و در عین بزرگی خودشون رو با عناوینی که ممکنه برای خیلی ها مهم باشه درگیر نکرده اند ...
دستاورد هنریشون به سعی و تلاش خودشون بستگی داشته و شعاری نبوده ...
برای سلامتیشون دعا می کنم و از خدا خواهان موفقیت بیشتر براشون هستم ...

سیزده:
خنده چشم هارا تار می کرد ...
اشک آمد و شست ...تا ...
دنیا را بهتر ببینیم !
...................................
چهارده:
ممنون