





عکس های زیر عکس هایی هستند که یه دانشجوی سیاسی بنده خدا باید بخونه ...یادش بخیر استادایی که واسه ی یه ترم برای یه درس ده تاشونومعرفی می کردن!بقیه ی استاداکتابشونرو نتونستم پیداکنم ...باتشکر از زحماتشون
یک:
مثل بازی شن با دریا ...
با لب من بازی می کرد...
شعر می رفت و باز می آمد ...
لب من شعررا صدا می کرد ...
دو:
ارزو سبد دردست با آینه ها قهر بود ...
سبدهایش پراز تمامی دنیا ولی ...
چشم آینه ها ...همیشه خالی بود ...
سه:
خبر خواهند آورد که مرگ تورا برده و من!
راحتم!مثل لباس خواب تنم!
چهار:
بین آنچه داشتم و دارم تفاوت هاست ...
تو نبودی...
قبل داشته ها!
پنج:
بردند مرا خاطره ها سوی حسادت !
دیدم که زنی خسته پشت یک میز نشسته...!
شش:
مزار شش گوشه ات را بالای سرم ...دیدم!
ای آه که من مرده ی آن سقف طلایت...
هفت:
روی انار حساب کرده بودم که بشکفد ...بهار خواهد شد!
شکفت !اما در طولانی ترین شب زمستانی ...یلدا!
هشت:
ترومپ!از حسادت تو یک کاج خریده ام ...
وخانه ام درست مثل کاخ سفید سفید است!
نه:
مامان بنز:
اقای گرکان خوش تشریف آوردید ...چ.ن می دونستم فسنجون دوس دارید پختم!خانم بچه ها خوبن؟
سمیر گرکان:
شما اصلا تغییر نکردید!من فکر کردم دارم می میرید!
باباپژو:
آقای گرکان ما وضعمون بدنیس!بردیمش بیمارستان خصوصی!
پراید:
اقای گرکان چراتو صحنه های اکشن خودتون بازی می کنید؟من بودم از بدلکار استفاده می کردم!
مامان بنز:
پراید جانبوگاتی و بچه ها تو دسشویی کارت دارن!
آقای گرکان:
پراید تو بچه بودی امپول هورمون می زدی؟
بابا پژو:
اوه...آقای گرکان پراید دوبار ازدواج کرد این طوری شد ...وگرنه مثل مادرش استخوون درشت بود!
آقای گرکان:
باید یه جای دیگه ام برم !خیلی خوش گذشت !بفرمائید 1500000یورو بازنشستگی از سری اول ودوم !
مامان بنز:
هرچند شما از اون سر دنیا برا همین اومدید ولی بقول ایرانی ها قابلی نداره!
اقای گرکان:
اگه درخشش شما در سری اول و دوم نبود الان من کی بود؟
باباپژو:
البته این پولا که تو ایران پول نیس!ولی من از همین قانون مدار آلمان خوشم می اد ...
آقای سمیر گرکان:
اوه!پژو!تو اینو تو فرانسه ام میتونی بگی؟!!!!
ده:
رهبرم ...
بینا شدم که ببینم عشق خودرا به کشورم ...
که میلیون ها نفر همین طور بینای عشق داریم ...
یازده:
سال ها پیش در یکی از امتحانات مطالعات اجتماعی دانش اموزی در پاسخ به این سئوال که:
جندتا از وظایف رئیس جمهور را بنویسید:نوشته بود:
ساخت حمام عمومی!جمع کردن زباله های شهر !و ساخت بناهای تاریخی!!!!
ما ازنسل جدید متشکریم و داریم زور می زنیم درچنین درس هایی مطابق قانون اساسی و متن کتاب درسی وظایف رئیس جمهور را بگوئیم...
ولی خدائیش بعضی وقتها اشکمان در می آید!
یکیشان در همان سال ها نوشته بود:یکی از وظایف رئیس جمهور برداشتن از حقوق معلمان و گذاشتن به موقع آن سرجایش می باشد!!!
عزیزان من!دانش آموزان گرانقدر ...درحد کتاب بنویسید و هرچه معلم گفته!!!!باورکنید سواد ماهم درهمین حد است و بیشتر به خاطر نداریم ...
ممنون!
.........................................................................
ممنوناز دوستان گلی که از راه های دور می آن ...مخلصیم ملت گل ایران...
یک:
دیدم لبانت بسته شد و اه گریخت ...
تا چشم دواندم ...دوسه تا عاشق تو ...بی نفس افتادند!!!
دو:
دریاداشت با مهتاب چای می خورد ...
و بوی چای لاهیجان شهرزاد توی کافه بود...
من نذرروزه داشتم و هیچ ننوشیدم...
تادرخانه سرغروب با نرگسم درددل کنم!
سه:
از روی جنازه ام گذشتی و بهارگفت: نمی ایم به ختم تو!
خندیدی و گفتی :اخر من زمستانم!
چهار:
اگر فردا بیاید و تو مرا فراموش کنی ...
هیچ ملالی نیست!
روی درخت پشت پنجره چهار علامت هست ...
از چاقو!از تبر!از میوه واز برگ !که نشان می دهد تو ...همینی!
پنج:
نسیم مرد و هیچ کس سراغ موجهای دریا نیامد!
برای تسلیت .!
خشم طوفانی دریا برخاست !ولی حیف چه دیر!
شش:
مزار شش گوشه ات را به قلب چسباندم!
کدام عمل؟کدام جراحی؟شفا تو بودی یا حسین(ع)...
هفت:
وکامپیوتر داشت می خندید و قهقهقه می زد!
من آمدن جلو ویک لگد به کازیش زدم!اوه جانور را نخ یک انسان نادان ساخته بود!
گفتم:
الان کامی کجاست؟فورا جی پی آر اسش فعال شه!سریع گفت:
نازی اباد!و فریاد کشیدم:بیخود!به موبش بزنگ بیاد!باید منو ببره آرایشگاه!
وکامپیوتر خندید و خندید و خندیدو گفت:سرورم خودتون فرستادیش اومجا حلیم بخره!
و فریاد کشیدم:
ساعت 4 صب الان 11/5 صبه!و کامپیوتر آهی کشید و گفت:تقصیر خودتونه سرورم!
منو قبل ساعت 6 خاموش کردید الان ساعت چنده؟
وآه کشیدم و نعره ها می زدم که:از ماست هرچه برماست!!!
هشت:
ترومپ جون!قالب نکن دنیارو به ما!
خودت پولداری یه جور جمعش کن!
نه:
...:الوق !من سمیر گرکان از آلمان ...خانم بنز تشریف دارن؟
پراید:
بله !بابا بیا باتو کاردارن!
بابا پژو:
کیه!من قضای حاجت دارم !
مامان بنز:
خودم بیام!؟
پراید:
آقا جون یه نیم ساعت دیگه بیا صاحابش می آد!
سمیرگرکان:
چی؟وات؟نه اولوپ؟!!!
بابا پژو:
پراید داری 20 سالت رو می گذرونی عین بچه هایی...الو الو الوووووووووو!
سمیرگرکان:
خانم بنز چرا صداتون این جوری شده؟
بابا پژو:
من شوهرشم ...فرمایش!
سمیر گرکان:
آه آقای پژو...اون اولی پراید نبود؟دلم برا همهتون تنگ شده!!!دارم میام ایرن!!!
بابا پژو:
آقای گر کان ...بنز سکته کرده حالش خوب نیست!دیدن شما عذابش می ده!
سمیر گرکان:
دارم حقوق بازنشستگی امسالش رو می آرم ...چیکار کنم نیام؟
باباپژو:
نه!نه!تشریف بیارید!منزل خودتونه!
مامان بنز:
بده خودم حرف بزنم!
سمیر گرکان:
خوب تا شب بای!
بابا پژو بعد از دقایقی:
بدبخت شدیم خاک تو اون سرت پراید!
ده:
رهبرم ...
دوران سخت برما نگذشت و نمی گذرد باز هنوز ...
آن قدر که عشق امام عصر(ع)...میان ماست ...
یازده:
گلاب به روتون !چن وقت پیش مسدله ی پیشرفت توالت های پارکا مطرح بود!
ومن که از اونا استفاده نمی کنم!دهنم باز مونده بود !اول فک کردم دارن خارجی ارو می گن !بعد دیدم نه!تهران خودمونو دارن با جاهای دیگه و پیشرفتشون رو در این زمینه یاد آوری می کنن!
من دیگه پارک ام می رم!مسئله ایهم ندارم !ودیگه خارج نمی رم!حتی اگر از اقصی نقاط دور "التماس نکنید دیگه"!!!!
یک:
تبعصض عشق یعنی دست تو مال من نیست ...
چکاردارم برای کیست؟بغضم برای هنمان نیست ...هست!
دو:
درمیان شعرهایم گم شدی مثل روح!
وفردایش پیدایت شد که نوشتی:بین این واژها روح نیست!
سه:
نقدکن جان مرا از بی تویی...
صدهزارن تو ...نسیه برده اند حال مرا!
چهار:
انکار می کنم که نشسته ام به پای تو ...
این جور نشستن کار شمع است ...ومن چراغ خواب ها!
پنج:
وسرنوشت من و تورا دریکروز روبروی هم قرار داد...
"خیلی جدی"ردشدی بی هیچ حرفی !
ولی من یک جمله گفتم که خودم به یاد بیاورم!
:پشتت همیشه از جلویت قشنگ تراست !
مخصوصا وقتی که کلیپس می زنی !
شش:
مزار شش گوشه ات بهار بود ...میان پائیز ...
آمدیم زیارت تا بهررا میان پائیز لمس کنیم...
هفت:
رفتی و هرچه خنده روی لبت بود ریختی به جان آینه ها ...
بی احساس شدم ...آمدی که بخندی ...رفتم اینه را بوسیدم!
هشت:
ترومپ!خسته نباشی و ملاحظات پزشکی ...
اما بعد خرابی جهان !معلوم می شود فرق تو با نیکسون چیست!!!
نه:
پراید:
مامان!مامن !سمیر گرکان مرد!
مامان بنز:
من همین الان داشتم باهاش صحبت می کردم!
پراید:
ترکی؟
مامان بنز:
نه آلمانی !
پراید:
آخه میگن با دوستاش ترکی حرف میزنه!
مامان بنز:
پسرم من که ترک نیستم!آلمانی ام!
بابا پزو:
کی اجازه داد؟
مامان بنز:
ایبابا تو منو گرفتی آوردی ایران ...مملکت خودتم نبردی که یه وجب با آلمان فاصله داره!بعد یه مامان بابا تو تهران پیدا کردی ...50 ساله من عروسشونم !نه اینکه بد با شنا !ولی من می خام برگردم!
باباپزو:
پارکینگ قیطریه و زعفرانیه رو به اسمت کردن بده؟ببین من کی بودن تو مملکت غریب!
پراید:
دیگه یواش یواش دارین با ذهنتونم منو به قهقرا می کشونید!
ده:
رهبرم ...
کلید میهن ما دست خودمان بود و روشن کردیم ...
چراغ زندگی که سال ها بعد هم نور ببینیم...
یازده:
در بعضی واژه نامه های ذهنی خودمون دو گروه داریم :
بد و خوب!
پس ردیف وسط که موز مارها نام دارن چی می شن؟
حالا به قولی خاکستری ها؟
یعنی بعضی وقتا این طوری سفیدن که فکر نمی کنی بعد یهو کلا سیاهن یا برعکس !
هر جامعه ای با این قشر آدما مشکل پیدا می کنه باور می کنید؟نه بابدها ونه لا خوب خوب ها !
یه نمونه شاگرد خوب شاگرد بد!
حد وسط دو بهم زنی می کنه و مهمترین خصلتش چقول بودنشه!
بعدا هرچی شغل مهم هم هست اینا می گیرن!جیگر خوبارو یه طور می سوزونن ...وبعد بد هارو بدون اینکه به دنایی خوبا بیارن به قهقرا به جهنم هرجا که دلشون بخواد می فرستنشون ...
نگو نگفتی"
اشتباه نشه من اگر کنسرت این آقایونو نبینم و آهنگاشونو زورکی ام شده نشنوم ...روزم روز نیست!
عیب نداره تنها میشــــــم
دوباره عاشقت نمیشم
منم دیوونه میشـــــم
یادته دیشب
زدی آتیشــــــم
کارات با تیشه زد به ریشم
تو جنست سنگی و من شیشم
یادته گفتی،میمونی پیشم
نگفتی بعدِ تو چی میشم
هه
دیوونه میشم
خسته میشم
از آدما فراری میشم
زود عصبی میشم
هه
بخند به ریشم
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
یادته دیشب
زدی آتیشم
هنوز تو خستگیشم
نباید بات قاطی شم
نه آدم نمیشم
میخوام دوباره باشی پیشم
آواره میشم بری …
دیوونه میشم
یادته گفتی،میمونی پیشم
نگفتی بعدِ تو چی میشم
هه
دیوونه میشم
خسته میشم
از آدما فراری میشم
زود عصبی میشم
هه
بخند به ریشم
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
ترانه ی دیونه از مهدی احمد وند
یک:
سربه خیابان های شلوغ می زنم ...
شاید میان جمع بسیار ...باز یک چهره شبیه تو ...ببینم همین!
دو:
چقدرگفتم با من بیا و نیامدی ...
حال که من روحم !از زنده بودن خود خش حالی؟!!!
سه:
کنایه زد گونه یتبدار تو به یک گلسرخ!
همه دیدیم که گلبرگ های او ...سپید شد!!!
چهار:
ساختی از من مجسمه ای و بالای یک کمد ...
صدبار افتخار کردی ومن در آشپزخانه کارگر بودم!
پنج:
چشم هایم را فروختم به میلیارد تومن که چشم تو ...
یک لحظه باز شود تا ببینی که من میلیاردرم وکور!
شش:
مزار شش گوشه ات را عطر ایمان پرنکرد؟!
صد هزار شکر که مومنان عاشق ولایت تو ...فراوانند...
هفت:
کنار جاده گردویم!وتوی شیشه منتظر دستانت!
که بلندم کنی جلوی مشتریان ....لابه لای شلوغی جاده ...مزمزه ام کنی !
هشت:
ترومپ!خشته شدیم و نشدی خسته از دشمنی خویش ...
اشکال ندارد اگر برگردی که ما رفته ایم ولایت !
نه:
پورشه:
مامان بزرگینو!من بلاتون یه شال خریدم!
مامان بنز:
آفرین پسرم!منم برات شکلات هیس خریدم!
لامبورگینی :
مامان بزلگ دیگه دوست ندالم!
مامان بنز:
برای توام خریدم!
بوگاتی:
مامان بنز!اینا دندوناشون اشکال پیدا میکنه!
مامان بنز:
ببین بوگاتی هر کدوم اینا اندازه ی بودجه ی یه موسه قیمت دارن !دندوناشونم ول کن!اینا پسرن!
بوگاتی:
مامان !این چه حرفیه می زنید ؟جلو بچه ها؟
خودشون بین دوستاشون رنج می برن !اصلا کی از دندونپزشک خوششش می اد؟
مامان بنز:
من!می رم می خوام مجبورشه دستشو تو حلقم فرو کنه!و کارشو انجام بده !پولشم جرینگی می دم!
پراید:
مامان!از روزی که سکته کردی شخصیتت عوض شده!به خدا!
بوگاتی:
حالا کی رفتید دکتر؟
مامان بنز:
من؟5 سال پیش برا جرم گیری!
ننه خاور:
من همین هفتهی گذشته رفتم همه رو طلا کردم بعد 5 سال جاریم منو دید شاخ در آورد!
بوگاتی:ایییییییییییی
ده:
رهبرم ...
در سرنوشت ما نوشته است ...علی و علی و علی (ع)
وقت برخاستن و جنگیدن و ادامه ی زندگی ...
یازده:
اقا من طبق وصیت ژول ورن معروف می رفتم دور دنیا که یه چیزی گرون شد!
1...اگر من براتون سوغاتی بیارم!
2...اگر من رفتم دور دنیا و قانون ژول ورن رو نشکستم !و از 80 روز 2000روز نگشتم!
3...اصلا می رم همونجا می مونم!
4...ولی لباس خارجی گرون میشه ...من که برند پوشم بدبختم!
5...شمال گرون نشه؟
6...یکی :دیگه نمی روم دیگه نمی روم دیگه نمی روم ولایت!
7...تجارت سوسک ایرانی رونق پیدا میکنه ...کیلویی 800000تومن به چین!تا پول سفر در بیاد!
8...بچه ها بمونن ایران پیش مادر بزرگشون!
9...هرکی بیاد ایران اصلا پول نده!همین طور ما می ریم پول بدیم؟اوفینا!کوزه ی گلی می فروشیم میلیارد تومن!
10...ببخشید آقا میشه تو تهران دوبی درس کرد؟
11...حقوق من تو کانادا زیادشد !بالاخره باید که برگردم ...به جهنم!
خانم نشیبا و صدای ماندگارشون و عمری که با خنده ی جمعه ها گذشت ...دمشون گرم ...
یک:
جدایی بسیار مرا شاد کرد و خودش رفت با شادی...
پی آن وصلت فرخنده !که ...
بین تو وعشقی دیگر ...امکان داشت !
دو:
نگذاشتم دیگر دست های آلوده ات به گل برسد ...
ای باغبان ریا کار ...که از ریشه سوخت "ارکیده"...
سه:
فرش هیچ باغبانی نداشت ...
جز بافنده ای که لابه لای انگشتانش ...ترنج روئیده بود!
چهار:
کناردریا بخواب که ارامش ...
قبل طوفان با استکان چای ...عجب می چسبد!
پنج:
نوراز چشم تو افتاد و عجب خورشیدی !
تو به تاریکی چشمان من عادت داری!!!
شش:
مزار شش گوشه ات مرا فرو برد در نور ...
که از روز اولم با ساز عشق برقصم یا حسین(ع)...
هفت:
نکته این بود مرا برده بودی به خواب ...
وحیف که من فرق بین خواب طبیعی و مصنوعی را می دانستم!
هشت:
ترومپ !
نشکن عهد و پیمان بین مارا ...
که معلوم نیست عده ای چرا تورا عاقل می دانند!
نه:
پورشه:
مامان بزرگینو !میشه بلا من و لامبورگینی اسپاگتینو بپزی؟
مامان بنز:
چرا جیگر !می دونستی خیلی خوشگلی؟خیل خوب!پس تو آشپز خونه نیا اینجا برا بچه ها خطرناکه!
لامبورگینی:
مامان بزرگ !ما داریم کارتون می بینیم!
مامان بزرگ:
بیا!مگه این نابینا نیست؟
لا مبورگینی:
بابا دوفت؟
مامان بنز:
یه بچه ی خوب همیشه راستشو به مامان بزرگش می گه!
لامبورگینی :
نه!عملش کردیم!مامان بوگاتی بیمه بود!بعد دائی سالوادورش پورشه رو عمل کرد!
مامان بنز:
خداروشکر!
وناگهان تلق صدای شکستنی
مامان بنز از آشپز خونه:
چی بود؟
لامبورگینی :
خولدم به اینه بغل پورشه ...شکست!
مامان بنزبه ارامی:
خدایا!به دل پراید بنداز چشای اینم عمل کنه!
ده:
رهبرم ...
چه قندها و عسل ها که دردل خارجی ها ...اب می شود ...
تا بیایند و بررسی کنند ...نا اصلا فرهنگ داریم؟
یازده:
خانم تو رو خدا لااقل موهاتو شونه کن ما بدونیم برا چی می میریم!!!؟
اونی که واقعا می خاد بی حجاب باشه ...اونی که می خاد چهل و چارتا ماشین پشتش بخورن به هم ...باید خوشگل باشه!چیه این قیافه !
پشم بزو انداختی بیرون...صدنفرم می خان ازت جلو بزنن ببینن شماکی هستی !ای بابا
"اینا رو می گم که نگو نگفتی "
.............................................................
یعنی کلا این رو بگم!
اگه بیست نفر منو دوس داشته باشن ...
یکی شون فرشته ی مرگه!که اصلا عاشق من شده!یعنی یه جور بالا سرم ..؟...که غلط کنم دیگه بدباشم !
کلا خوبم خیالتون از هرجهت راحت!
.......................................................
با تشکر از گالری عکس سیب ...با تشکر از جوونای خالص و پاک وطنمون که بعضی اشون واقعا هنرمندن
یک:
ندارم سر ولیکن سری ست درقلبم ...
که عشق تو ندارد سر !از آن سری که درقلب است !
دو:
روی دیوار نوشتم:پژمرد !
ویک مرد که کل خریده بود با خواندش گلش را بوسید ...
وگلش را توی اب و قند زنده نگه داشت و ...
بعد گذاشت لای کتاب "لبخندها"...
وبعد که مرد !باز جای گل خوب بود ...
واین تاثیر یک کلمه است درزندگی بعضی جانداران!
سه:
چرا عشق تو را ادامه می دهم هنوز ...که می دانم ...
که این سلسله ی مر گ اور ...می کشد آخر!
چهار:
بین دستان من و زندگی ماهی حوض!
قرار پریدن نبود!که پرید و بعدش مرد!
پنج:
انار تلخ شد و ندادکام شیرینم ...
که دختران اگر بخواهند ....شیرینی کام را تلخ خواهند کرد !
شش:
مزار شش گوشه ات را کنارقلب خودم جای است ...
دیگر کجا برم که همیشه کنار من باشی ...
هفت:
نبرد میمون کوچک و درخت ...یک روز تمام می شود ...
زمانی که می پرد از بلند ترین شاخه ی درخت و روی درختی دیگر ...
فاتحانه جشن نارگیل می گیرد ...
هشت:
ترومپ ج.ن!بیا تهرون که قلب ما خون است ...
از ندیدن تو نمی ریم یک وقت !درمیان پارتی های ونک!!!!
نه:
پراید:
مامان !من و بوگاتی داریم می ریم ایتالیا!
مامان بنز:
خدا خیرکنه چه خبر ؟
پراید:
یه بچه گرفتیم می خایم بیاریم ایران ...متاسفانه عقب افتاده است ولی خیلی خوشگله!
مامان بنز:
از این جا که پر از مشکله می خاید برید ایتالیا بچه ی عقب افتاده بیارید ایران؟
پراید:
بله!پدرو مادرش رو توی حادثه ی تصادف از دس داده!
مامان بنز:
باشه!حالا چی هست؟دختره پسره !
پراید:
پسره!
مامان بنز:
اونوقت بوگاتی باهاش مسئله نداره ؟
پراید:
نابیناست!
مامان بنز :
خدا به خیر کنه اسمش چیه؟
پراید:
پیکولو جیگریانی "پورشه"!!!
همگی:
چی؟!!!
ده:
رهبرم ...
سوزناک می شود نوای نی از دردهای ما ...
ولی ...
چه شوری ست ندانم که عشق ما دارد !!!
یازده:
یه وقتی هست که گذشتن زمان بعضی چیزا رو به ادم ثابت می کنه!
یادمه تو سرما از بعضی جاها که به بعضی جاها کله ی سحر که می خاستیم بریم دعا و نذر و نیاز می کردیم که یه اتو بوس خالی و خوب که بالاخره اندازهی یه جای پا برا ما داشته باشه ...برسه !
حالا چه جوری می اومد همینطور که می رفتیم و می رسیدیم نذرمون که صلوات بودهم به جا می اوردیم !
حالا چطور الان شکرانه بگیم ؟که ازاین سر شهر تا اون سر شهر نیم ساعته می ریم و از زیر زمین به اتوبوس بالای سرمون می خندیم ..."جل الخالق"!
...............................................
یه وقتی هس که ازاهیت خودمون خبر نداریم !
مثلا می ریم یه محلی بعد رومون به دونفر می خنده!طرف رک می گه اوه !مرده شور !داره میمیره!بعد دهنت رو می بندی با زمیگه :اوه مرده شور خودشو گرفت!که کسی نفهمه به پای ما افتاده!بعد کلا داری از محل مرده شوری خودت می ری !می گه:
جواب ندادیم رفت!خاک تو سر خانواده اش !بعد برمی گردی جوابشو می دی می گی که کلا خنده روییتا سوتفاهم نشه!برمیگرده میگه:آره!همه اونایی که منو می بیننهمینو می گن!
ایول به این جور اعتماد به نفس!اینار باید فرستادبه جنگ دشمن فرضی توی دلو روده!!!
.............................................................
بالخره من کیم ؟مددی یا شرفی؟هرکسی تو کلاس هشت دو بتونه این سئوالو جواب بده دونمره داره !البت اگه جرات کنه بگه اینجارو خونده !!!!