یک:

فردا ...هزار سال می گذرد از وفای تو ...

من حداقل گفته ام یک بار بین جمع که:دوستت دارم !

دو:

سرما بین استخوان هایم نفوذ کرد ...

بعضی رابطه ها سردند ...ان قدر که یک بار بیشتر اتفاق نمی افتند ...

سه:

از عشق من گریختی و فرار اصلا بد نیست ...

ولی اشکال کار این جاست که دیگر راه خانه پیدا نیست ...



چهار:

بعضی ها دوست دارند که بیفتی به زانو ...

جزخدای کیست که چنین افتادن ...

لایق قدرت او باشد ...

پنج:

سبز شد دلم ...آن قدر بهار بودی...

کمی پاییز قاطی کن ...می خواهم پرتقال بدهد !!!

شش:

مزار شش گوشه ات بهترین مکان دنیاست ...

جازیاد بود برویم که نرفتیم ...نزد تو ولی چرا ...


دراین تصویر بالا از نظر من "شبیخون درست است "

هفت:

کیکاووس ...می خواهم که صدایم کند لیلی ...

رخت رزم بپوشم و با دیو درونم مجنون...جنگ ها کنم !!!

هشت:

ترامپ خودش را ول کرد میان استخر و یادش آمد ورونیکا ...

داد زد:آب گرم نداشتیم ...سرما بخورم با سیا طرفید !!!

نه:

بنز:

ایییییی...دی شب سیبیل امو زدم چون باید یاد می رفتم عروس کشون نیاورون ...

پزو:خاک برسر مون کنن!!!منو بگو که مثل پوآرو بودم ....

بنز:

عب نداره بازم می ذاریم ...

پژو:

ای لعنت به روحت تو که می دونی !!!چرا داغ به دل آدم می ذاری ؟!!!


ده:

داشتم خواب می دیدم که دریک جای ناشناخته تهران ...دریاچه ای بزرگ است!!!همه همسایه ها و کسانی که می شناسند جایش را مخفی کرده اند و خانه های کنارش هیچ پلاک ندارند ...مثل هر انسان شهر نشین دیگری ترسیدم !!!و انگار دریاچه ندیده باشم وحشت کردم ...

هی از خودم می پرسیدم این دریاچه کجاست؟!!!

.......................................................................

اگه حساب کنیم تهران یه چرخه ی اب وسیع می خاد ...آب هایی که مصرف می شن و اب هایی که مصرف شدن ...زیر تهران پر آبه !!!

...........................................................

یکی از دوستان قدیم که الان چند ساله ندیدمش درپایان نامه کارشناسی ارشد درباره گسل ها و زلزله تهران نوشته بود :

که چاه های زیر تهران موج های زلزله رو می گیرن ..."باور می کنید "!!!